چکیده:
در دهههای بیست و سی خورشیدی، گفتمان ادبی متعهد به چپگرایی تا حدود زیادی در جامعة ادبی ایران فراگیر شد و شعر احمد شاملو نیز از این گفتمان تأثیر پذیرفت. در این مقاله کوشش شده ابتدا از منظری برونمتنی و جامعهگرایانه، برخی از شاخصترین شعرهای متعهد شاملو در این دوران معرفی و کیفیت ایدئولوژیک و متعهدانة آن شعرها تشریح شود و آنگاه در جستاری درونمتنی و زبانگرایانه، و متکی به آرای فرمالیستی، کیفیت هنری و ادبی این اشعار تحلیل گردد. نتیجة این تحقیق که به شیوة توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است، نشان میدهد که از منظر برونمتنی، شعر شاملو در این دوره با تعهد به گفتمان چپ، به وصف رویدادهای سیاسی زمانه پرداخته است و همین تعهد، دغدغه و انگیزة اصلی سرایش شعرهای شاملو شده است. از این رو، شاعر گاهی بهصراحت و گاهی نمادین، به بازنمایی ایدئولوژیک در اشعار خود دست میزند و گفتمان چپگرای مسلط، با خوانشهای سیاسی، شاملو و شعرش را بر قلة توجه مخاطبان قرار میدهد. همچنین، از منظر درونمتنی و زبانگرایانه، اشعار متعهد شاملو با رویکرد غالب تأکید پیام بر مخاطب و موضوع، به زبان ارجاعی و ترغیبی نزدیک میشوند و بیشتر بر جنبة روایی عینی و رئالیستی تکیه میکنند و طبیعتا از «ادبیت» دور میشوند.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه ، در اشعار متعهد شاملو، میتوان به ایـن مـوارد از این نوع هنجارگریزی اشاره کرد: «میگیردم ز زمزمۀ تو، دل » (شاملو، ١٣٨٤: ٢٤)، «آیـد یک جراحت خونین مرا به چشم » (همان : ٣٠)، «و بینفس میماند آهنگ / از هراس انفجـار سکوت » (همان : ٤٩)، «در هذیان گرم مه ، عرق میریزدش آهسته از هر بند» (همـان : ١١٤)، «فریاد اگرچه بسته مرا راه بر گلو» (همان : ١٣٠)، «نمیگردانمت بر پهنه هـای آرزویـی دور» (همان : ١٣٧)، «لرزید بر لبانش لبخندی» (همان : ١٣٨)، «هر جا که رنج میبـرد انسـان ز روز و شب » (همان : ١٥١)، «اشک میجوشاندش در چشـم خـونین داسـتان درد» (همـان : ١٥٦)، «میسوزدم چراغ تـن از درد» (همـان : ١٧٥)، «تلـخ واری اسـت مـیچکـد در جـام » (همـان : ٣٢٠)، «میگذشتم از تراز خاک سـرد پسـت » (همـان : ٣٣٤)، «کـه بنـد بگسـلد از پـای مـن بخواهم اگر» (همان : ٦٨٧).
بـه همـین دلیل ، به غیر از هنجارگریزیهای نوشـتاری و نحـوی، هنجـارگریزیهـای شـعرآفرین مهـم دیگر از جمله هنجارگریزیهای معنایی (صور خیال و آرایه های ادبـی)، واژگـانی و زمـانی از نظر بسامد در این اشعار چشمگیر نیستند، ولی هنگامی که شاعر به نمـادگرایی اجتمـاعی روی میآورد، «زبان ادبی» شعرهای متعهد او هم کیفیت مطلوب تری مییابنـد و شـعرهایی مانند «مرگ نازلی»، با زبان ساده و رمزی، به عنوان شاخص تـرین اشـعار متعهـد قابـل اعتنـا میشوند و ارزش ادبی بیشتری مییابند."