چکیده:
رفتارشناسی سیاسی تکفیریها، ذهن پژوهشگران را به سوی شباهت آنان با جریان خوارج در تاریخ صدراسلام در دورهی امام علی)ع( و ادامهی این جریان تا چند قرن بعد، سوق میدهد. موارد بسیار زیادی، شباهتموضعگیریها، رفتارها و استدلالهای اندیشهای را، در ذهن، مفهومسازی »نوخارجی« یا »خوارج زمان« تولید وتداعی میکند. در این نوشتار ضمن طرح دشواره فهم تکفیریها، این ادعا و فرضیه طرح میشود که میتوانآنان را »نوخوارج« دانست و از عقبهی شناخت خود در مورد خوارج به عنوان »معلومات« برای شناخت»مجهولات« - در اینجا تکفیریها- استفاده کرد و به اندیشهورزی پرداخت.شواهد و مؤیدات و گروه شاهد دال بر اثبات این ادعا یا فرضیه ارائه شده است. روش تحقیق در اینپژوهش، مقایسهای است. پیدا کردن مجرای فهمی جدید برای رمزگشایی از رفتارهای شگفتآور تکفیریها ونیز استفاده از قاعدهمندیهای رفتاری خوارج با استفاده از پژوهش تاریخی و بهرهگیری از آن قواعد برایرفتارشناسی »نوخوارجیون« از یافتههای این نوشتار است. در این مقاله بیست و پنج شباهت اعتقادی، شباهتخلقی و شباهت رفتاری بین این دو دسته سنتی و مدرن شناسایی شده است
خلاصه ماشینی:
مجرای فهم تکفیریها: مشابهت های تکفیریها و خوارج ابراهیم برزگر* (تاریخ دریافت : ٩٣/٢/٢٠– تاریخ پذیرش: ٩٣/٧/٥) چکیده رفتارشناسی سیاسیتکفیریها،ذهن پژوهشگران رابه سوی شباهت آنان باجریان خوارج درتاریخ صدر اسلام دردورهی امام علی(ع) وادامه ی این جریان تاچندقرن بعد،سوق میدهد.
دراین نوشتارضمن طرح دشواره فهم تکفیریها،این ادعاوفرضیه طرح میشودکه میتوان آنان را «نوخوارج» دانست وازعقبه ی شناخت خود در مورد خوارج به عنوان «معلومات» برای شناخت «مجهولات» - دراینجاتکفیریها-استفاده کردوبه اندیشه ورزی پرداخت .
این شباهت دیگری است که در رفتار خوارج گذشته و تکفیری های امروزی مشاهده میشود.
به همین جهت نکته ی جالب دربرخوردامام علی(ع ) با خوارج آن است که به طورکلی ازمباحثه باآنان با تمسک به قرآن خودداری میورزید و آن رابی ثمرمیدانست وبه جای آن،باسیره وعملکردرسول خدا (ص ) محاجه میکردکه قابل تأویل نبودوبرایسطحیاندیشانی چون خوارج مجالی برای لفاظی باقینمیگذاشت .
٧- بدبینی به ذات انسان خوارج باچنین مبانی اعتقادی،هرچنددیدگاه صریحی درموردانسان ارائه نکردهاند،بااین همه با اعتقادآنان درمورد ارتکاب گناه، میتوان به این نکته رسیدکه نگرش آنان درمورد ذات انسان،بسیاربدبینانه است ،که باارتکاب یک گناهازدایره ی اسلام وایمان،کافروتکفیر میشود.
فرضیه یدیگرهمان تفکیک دوسطح تحلیل رهبران وسران وگردانندگان کـه خـائن وبـا معاویه هم دست بودندودرواقع قول امام علی(ع ) که خوارج طالـب حـق انـد؛ امـا درتشـخیص دچارخطاشدهاندوبه راه باطل گرویـده انـد، درمـورد رهبـران صـادق نیسـت ، بلکـه درسـطح تحلیل پیروان فقط صادق است .
به نمونه هایی ازایـن شـباهت هـا در ذیل اشاره میشود: ١- عمل گرایی و عمل زدگی خوارج و نوخوارجیون یکی دیگرازشباهت های آنانعمل گرایی آنان است .
٩- بدنامی خوارج و تکفیریها یکی ازوجوه شباهت ومشترک دیگر،پیامدهای اعمال ورفتـاری آنـان اسـت کـه موجـب شهرت آنان به بدنامی درتاریخ ودرزمان حال شده است .