چکیده:
یکی از موضوعات اصلی بلاغت، استعاره است؛ مبحثی که همیشه ذهن بلاغیون را به خود معطوف کرده و محققان این حوزه به پژوهش در جوانب آن پرداختهاند. این روند در روزگار ما پویاتر شده و پژوهشگران از چشماندازهای متفاوتی بدان توجه کردهاند. پژوهش در جوانب استعاره نشان میدهد محققان اضلاع آن را گاه با دیگر مباحث بلاغی در هم آمیختهاند و گروهی نیز بیتوجه به موضوع، نظر دیگران را تکرار کردهاند. ازجمله مباحثی که در این حوزه با دیگر موضوعات درآمیخته، استعارۀ تمثیلیه است. در بسیاری از کتب بلاغی این مبحث را با تشبیه تمثیل آمیخته و حتی یکی دانستهاند. در این پژوهش ضمن تبیین تمثیل، تشبیه تمثیل و استعارۀ تمثیلیه، به نقد، بررسی و تحلیل این دو موضوع در کتب بلاغی پرداختهایم و نشان دادهایم که هرچند این دو حوزه ممکن است در مؤلفههایی با هم اشتراک داشته باشند، برخلاف تصور برخی از پژوهشگران بلاغی، این دو قلمرو کاملا از یکدیگر مجزا هستند.
خلاصه ماشینی:
تشبیه تمثیل و استعارة تمثیلیه در کتب بلاغی دکتر احمد رضایی جمکرانی ٭ دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم چکیده یکی از موضوعات اصلی بلاغت ، استعاره است ؛ مبحثـی کـه همیشـه ذهـن بلاغیـون را بـه خـود معطوف کرده و محققان این حوزه به پژوهش در جوانب آن پرداخته اند.
روشـن اسـت پیـدایش موضـوعات جدیـد و مسائل نو، زمینة بسط کلام را فراهم می آورد؛ مثلا اگر در آثار نخستین مانند البیان فقـط به تعریف ابتدایی استعاره بسنده شده (جاحظ ، ١٩٢٣: ١١٥) یا فقـط بـه تعریـف اسـتعاره و انواع رابطه میان معنای حقیقی و هنری پرداخته انـد (ابـن قتیبـه ، ١٩٧٣: ١٣٥)، آثـار متـأخر مباحث را از زوایای دیگر بررسی کرده ، به تبویب و تدوین جوانـب و موضـوعات اسـتعاره همت گماشته اند، تا جایی که در روزگار ما پژوهشگرانی مانند لیکاف و جانسون ، با طـرح نظریة اسـتعارة مفهـومی ، اسـتعاره را از مسـائل اصـلی حـوزة شـناختی و تفکـر انسـانی دانسته اند: «نظریة استعارة مفهومی از این موضوع دفاع می کنـد کـه الگوهـای اسـتعاری ، مؤلفة فراگیر و بنیادی فرایند تفکر بشر هستند و تنها ابـزاری زبـانی بـرای غنـای زبـان ، به ویژه در گفتمان های ادبی ، محسـوب نمـی شـوند» (نورگـارد و دیگـران ، ١٣٩٤: ٩١).