چکیده:
اندیشه مهدویت چراغی فراراه شیعه در عصر غیبت است. افزون بر این، طرح این اندیشه از سوی پیامبر و امامان شیعه، متناسب با شرایط اجتماعی و معضلات پیش روی بوده است. یافتن اجزای این طرح در سخنان هر یک از معصومان(ع) می تواند روشنی بخش شرایط و مشکلات عصر صدور باشد و طرح کلی امامان شیعه را برای عصر غیبت مشخص کند.
این پژوهش برای دستیابی به طرح اندیشه مهدویت، به بررسی مستقیم کلماتی پرداخته است که از هر یک از معصومان(ع) برجای مانده است. تحلیل محتوایی این جملات با توجه به شرایط صدور و همچنین دسته بندی موضوعی آن ها می تواند طرح هر امام برای دوره خویش را مشخص کند و در مجموع تصویری از طرح ایشان برای برخورد با شرایط اجتماعی و معضلات هر دوره و همچنین طرح کلی آنان برای عصر غیبت را معلوم کند.
یافته های تحقیق در زندگی و سخنان امام جواد(ع) حاکی از آن است که با پذیرش امامت ایشان در سنین کودکی، تحولی بزرگ در نگاه عامه شیعه نسبت به ائمه(ع) رخ داد که ایشان را در ذهن عموم، بسیار فراتر از «علمای ابرار» برده و در جایگاه «خوبان برگزیده» یا همان «المصطفین الاخیار» نشاند و زمینه ای مناسب برای پذیرش امامت حضرت مهدی(عج) در کودکی و در شرایط غیبت فراهم آورد. همچنین حضرت جواد(ع) با استفاده از کاهش فشار تقیه توانست با وضوح بیشتری از امامت پس از خود و از مشکلات پیش رو سخن بگوید و مسیر آینده را مشخص کند؛ اما فرزند ایشان _ امام هادی(ع)_ با توجه به شرایط شدید تقیه کمتر این امکان را یافت که از معارف مهدوی سخن بگوید، ولی تحکیم سازمان وکالت و تعیین تکلیف برای سرپرستی آن تا عصر غیبت موجب شد استحکام سازمانی و اجتماعی لازم برای عبور از شرایط غیبت فراهم گردد.
Messianic ideas are illuminating the path ahead of Shiism in the Era of Occultation. In addition، the design of the idea from the Shiite Prophet and the Imams، have been in line with the social conditions and problems. Finding the components of this plan in the words of each of the Infallible Imams can be enlightening the conditions and challenges of the age and lay out the general plan of Imams for the Era of Occultation.
This study aims to achieve messianic ideas by directly investigating the words remained from each of the Infallible Imams. The content analysis of these statements as regards the conditions of issuance as well as its topical categorization would determine the plan of each Imam for its age and in all demonstrate his plan for social conditions and challenges of era and the general plan for the era of Absence of the Imam Mahdi.
The findings from the life and sayings of Imam Javad suggest that by accepting his leadership at an early age، a great change happened in the Shiite outlook to them in the public mind، far beyond the 'Abrar Ulema' (the fine and righteous scholars) community، and upgraded him at the level of ' Almstfyn Alakhyar' ( purified great scholars). This set the scene and good precedence reasonable grounds to for the acceptance the Imamate of Imam Mahdi in childhood and in Absence period. Moreover، Imam Javad could speak more openly of his Imamate with the lessening pressure of 'Taghie' and discuss the challenges ahead. However، his son، Imam Hadi could not as easily talk about and plan ahead for the path to Occultation Era because of the increasing pressure of 'Taghie'. Yet، in all، strengthening the 'Vekala' (Imam's representation) organization and specifying the superintendence until the time of Occultation has caused the social and organizational strength required for safe passage of the Occultation Era.
خلاصه ماشینی:
"همچنین دلیلی بود محکم، بر وجود فرزندی برای امام عسکری(؛ همان فرزندی که وعده به قیامش داده و غلبۀ حق را بر ظهورش منوط کرده بودند؛ همانکه در زمان غیبتش باید به انتظار ظهورش بود و به هنگام ظهور به اطاعتش عن أمیة بن علی القیسی قال: قلت لأبی جعفر محمد بن علی الرضا( من الخلف بعدک فقال ابنی علی و ابنا علی ثم أطرق ملیا ثم رفع رأسه ثم قال إنها ستکون حیرة؛ از امیه بن علی قیسی نقل شده است که به امام جواد( گفتم: جانشین پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم علی و دو فرزند علی، سپس مدتی سر به زیر انداخت و پس از آن سر برداشت و سپس فرمود: بهراستی به زودی سرگردانی خواهد بود (نعمانی، 1397: 185).
بیشتر این روایت درباره عصر غیبت و دوران نزدیک به ظهور است، گرچه در مورد سایر آموزههای مهدوی نیز نکات و اشاراتی میتوان یافت: فقال لی یا أبا القاسم إن القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی و الذی بعث محمدا( بالنبوة و خصنا بالإمامة إنه لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یخرج فیه فیملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما و إن الله تبارک و تعالی لیصلح له أمره فی لیلة کما أصلح أمر کلیمه موسی( إذ ذهب لیقتبس لأهله نارا فرجع و هو رسول نبی ثم قال( أفضل أعمال شیعتنا انتظار الفرج؛ (صدوق، 1395: ج2، 377) فرمود: ای ابوالقاسم!"