چکیده:
با رشد شهر و شهر نشینی در عصر شاه عباس اول، ارتباطات اهالی شهرها و حکومت نیز توسعه یافت. در مقاله حاضر ماهیت و روابط اوباش به عنوان گروهی از جامعه شهری و حکومت در روزگار شاه عباس اول طرح و نتایج حاصل نشان می دهد گروهی از جامعه شهری بودند که در منابع با وجود لفظ یکسان، اشکال متنوعی داشتند. میان اوباش به عنوان گروهی از جامعه شهری و اوباش به عنوان صفت برای کسانی که اوباش نبودند، تفاوت وجود دارد. اجامره و اوباش در بی ثباتی های سیاسی حضور پررنگ تری در محلات و شهرها داشته اند آنها در کنار ایجاد بی نظمی در شهرها حامی ضعفا نیز بوده اند. شاه عباس اول،توانست با ساماندهی این گروه، از توانایی آنها سود ببرد .
During First Shah Abbas reign، as a result of increase to cities، the relations of city residents and governments enhanced. The present paper studies the nature of relations of hooligans with the government—as a section of urban society—during First Shah Abbas reign. The findings reveal that there existed anurban society community thatdespite carrying the same labelenjoyed various forms. There were differences between those hooligans who were indeed anurban society community and those who carried the term as an adjective while not being a hooligan. Ajamareh and hooligans played a more significant role in political instabilities of neighborhoods and cities and while causing chaos، they were also patrons of the oppressed. First Shah Abbas through organizing this group of society attempted to take advantage of their capabilities.
خلاصه ماشینی:
همچنین بهدلیل نقش مخرب اوباش هنگام بیثباتیهای سیاسی، شاه عباس کوشید با ساماندهی این گروه از توانایی آنها برای امنیت و نظم در جامعه استفاده کند.
صفاتی مانند فرصتطلبی، خودسری در جنگهای داخلی، و بیثباتیهای سیاسی (اسکندربیک، 1387 الف: ج 2، 639، 656؛ افوشتهای، 1373: 192-193)، تهور و شجاعت، پهلوانی، زورمندی، زیرکی و جنگاوری، سرقت اموال ثروتمندان (قصة حسین کرد، 1386: 61، 80، 322)، قماربازی، خوردن شراب و سایر اعمال شنیعه و تحریص و ترغیب آن، از جمله صفات اوباش در منابع عصر شاه عباس اول است (فراهی، 1392: 181؛ جنابذی، 1378: 473).
8 واگرایانی با صفت اوباش در نگاهی به واگراییها در قبال حاکمیت شاه عباس اول استنباط میشود هر گروه عالیرتبه یا دونپایهای که اقتدار، وفاداری، و اطاعت از حاکمیت شاه را نادیده گرفتند و به فکر تصاحب قدرت یا معترض سیاستهای اقتصادی و سیاسی وی و کارگزارانش بودند، حتی کسانی که به مردم ظلم میکردند و اوضاع را بیثبات و امنیت شهرها را بر هم میزدند، همگی «اوباش، اجامره، و اجلاف» با بار معنایی منفی خطاب میشدند.
به گزارش منابع، شاه عباس برای مجازات حکام عاصی و نافرمان قبل از محاکمه از تبلیغات سیاسی (propaganda) استفاده میکرد و دستور میداد هنگام ورود به شهر برخی از افراد دونپایة شهرها مانند مردم مسخره و معرکهگیران با دایره و تنبک از آنها استقبال کنند؛ بنابراین اوباش و اجلاف پای ثابت این مراسمها بودند (اسکندربیک، 1387الف: ج 2، 497)؛ البته استفاده از اوباش فقط برای تمسخر شورشیان و یاغیان نبود، بلکه در مواردی، شامل تحقیر سفرای ممالک همسایه نیز میشد.