چکیده:
«دکتر محمد عابد الجابری» از متفکران معاصر جهان عرب است که توانست با تالیفات متنوع و بسیار خود جایگاه قابل توجهی در جهان عرب و غرب به دست آورد. وی برای برون رفت از بحران هایی که جهان عرب در آن ها غوطه ور است ، به بررسی میراث های پنج گانه ایرانی، یونانی، صوفیانه ، اسلامی خالص و عربی خالص پرداخت و معتقد شد که تمام عقب ماندگیهای جهان عرب ریشه در تفکرات میراث ایرانی (اردشیر) داشته و افرادی مانند عبدالله بن سبا، مختار و یمنیها توانستند با نفوذ در اسلام ، آموزه های ایرانی و اسرائیلیاتی مانند مهدویت ، رجعت ، وصایت و... را در قالب تشیع در بین مسلمانان رواج دهند. در این مقاله تنها مسئله «مهدویت » با توجه به اهمیت آن ، در اندیشه جابری دنبال میشود و ضمن گزارشی دقیق از اندیشه مهدویت در آثار عابد جابری، خطاها، لغزش ها، ادعاهای فاقد سند و پیش داورهای ناقص او تماما بر اساس منابع اصیل اهل سنت نشان داده می شود.
خلاصه ماشینی:
"(99 علاوه بر آن ، کدام عالم رجالی اهل سنت احادیثی را که در صحیح بخاری و مسلم روایت نشده ضعیف شمرده است ؟ اگر این گونه بوده ، باید کتاب های بعد از صحیح بخاری را مانند المستدرک علی الصحیحین که حاکم نیشابوری در آن احادیث صحیح را مطابق با قواعد بخاری و مسلم گردآوری نموده و احادیث مربوط به مهدویت را نیز ذکر کرده اند، مردود شمرد، در حالی که این گونه نیست .
از جمله افرادی که به تواتر روایات مهدویت تصریح کرده اند، میتوان به افراد ذیل اشاره کرد: ابن حجر میگوید: «اخبار متواتر و بسیاری از پیامبرص دربارة مهدی روایت شده که از اهل بیت پیامبرص است و هفت سال حکومت میکند و زمین را پر از عدل میکند و عیسی ع خروج میکند و او را در قتل دجال یاری میکند و امامت این امت را در نماز بر عهده میگیرد» (عسقلانی، ١٣٢٦ق ، ٣٠: ١٤٤).
در نقد این مدعا باید گفت ١: اگر قرار باشد اندیشۀ رجعت و مهدویت را در ادیان یهودی جست وجو کنیم که ابن سبأ و طرف دارن ابن حنفیه باعث رواج آن در میان شیعه شدند، آیا بهتر نیست ریشۀ این تفکر را در خلیفۀ دوم جست وجو کرد؟ چون در سنن دارمی به نقل از عکرمه بیان شده است : «ـ پس از رحلت پیامبرصـ عمر برخاست و گفت : پیامبرص وفات نیافته است ، بلکه روحش عروج کرده است ، همان گونه که روح موسیع عروج کرد."