چکیده:
شیخیه یکی از جریان های نسبتا جوان در تاریخ شیعة امامیه است .یکی از نظریات منسوب به آنان ، نظریة «رکن رابع ایمان » است که انشعابات شیخی در مورد آن نظر همسانی ندارند. یکی از وجوه اختلاف در شناسائی مبتکر این نظریه است . شیخ احمد احسائی ، سیدکاظم رشتی و حاج محمد کـریم خان کرمانی هریک با این عنوان مطرح شده اند. مقالة حاضر با ریشه یابی علل پدیداری اختلاف در ایـن باب ، چهار مولفه را در ساختار نظریه مشخص می کند: ١.ادبیات چهارگانة «خدا، پیامبر، امام ، شیعه » ٢. سلسله مراتب قرای ظاهره ٣. تعدد یا وحدت صاحبان آن ٤. نقش آنان در قبال سائرین با پیگیری این چهار مولفه در متون بزرگان جریان شیخیه و با توجه به شواهد تاریخی ، مقالة حاضر نشـان می دهد انتساب نظریة رکن رابع به محمد کریم خان کرمانی انتسابی ناصحیح است . پایه های اصلی این نظریه متکی به کلمات شیخ احسائی است اما به نظر می رسد نظریه پرداز اصلی آن سید کاظم رشتی باشد.
خلاصه ماشینی:
"به جز آنچه بیان شد، حاج ابوالقاسم ابراهیمی (از بزرگان مدرسه کرمـان )نیز دو نامـه از سید رشتی خطاب به حاج محمد کریم خان کرمانی نقل کرده و تاکید کرده است اصل آن بـه خط سید کاظم نزد وی محفوظ است که در آنها اصطلاح رکن رابع ، تأکید بـر نقـش آفرینـی شیخیان در ظهور این رکن و لزوم تحمل مشکلات در اشاعة آن را می توان ملاحظه نمود.
بایـد توجه داشت در آثار قطعی الانتساب 1 حاج محمد کریم خان کرمانی بـه عنـوان مـروج اصـلی نظریة رکن رابع ، رگه هایی وجود دارد که ذهن را به سوی قرائت دوم می کشـاند، 2 امـا نکتـة حائز اهمیت آن است که در همان آثار و به قلم او می توان مکررا و بـه صـراحت نفـی ایـن قرائت را نیز ملاحظه کرد.
در مورد خصوصیات واجدین این مرتبه نیز گفتـه شـد کـه قرائـت «نـوعی » آن ، شـواهد بیشتری در آثار محمد کریم خان کرمانی دارد و اگر این قرائت مبنای قضاوت قرار گیرد، بـین آراء او با آراء شیخ احسائی و به ویژه سید رشتی تفاوت معتنی بهـی در ایـن حـوزه بـه چشـم نمی خورد.
6 معرفت شیعة امام ، جزئی از اجزاء معرفت است و به انـدازة تنها در رسالة بکاء از لفظ رکن برای اشاره به جایگاه شیعه استفاده شده است که درآنجا نیز «ارکان اسم اعظم الهی » مد نظر است و نه ارکان ایمان : «التوحید الحق و القائم به الحافظ له و التابع فیه » شیخ احمد احسائی ، جواب السـید محمد البکاء: جوامع الکلم ، ج٢، ص ٤٠١."