چکیده:
محور این گفتار بر تحلیل روایی - گفتمانی فیلم «حاجی واشنگتن »، با توجه به مقوله بازتولید سرمایه اجتماعی استوار خواهد شد؛ گفتاری که بر این مفروض تکیه می کند که هر کنش اجتماعی ازجمله یک اثر هنری ، دالی است که درون یک گفتمانی بزرگ تر معنا می یابد و کارکردی در جهت ترویج یا تضعیف (بخش هایی از) گفتمان بزرگ تر خواهد داشت . از طرف دیگر فهم یک اثر هنری بدون فهم جایگاه گفتمانی آن فهمی ناقص است . بدین ترتیب فیلم «حاجی واشنگتن » را نیز می بایست به عنوان کنشی گفتمانی به تماشا نشست ؛ این رویکرد به ما کمک می کند این اثر هنری را بر مبنای زمینه گفتمانی آن و نقش گفتمانی آن توضیح دهیم .
خلاصه ماشینی:
"ب. اعتماد اعتماد به عنوان مؤلفه ای از سرمایه ی اجتماعی شناختی در دو سطح اعتماد افراد جامعه به یکدیگر و اعتماد مردم به دولت موردتوجه است ، و درون سه ضلعی قدرت ، مشروعیت و امنیت به ظهـور مـی رسـد؛ فوکویاما (١٩٩٦) و تونیکس و دیگران (١٣٨٧)، تا حدودی به ابعاد مقولـه ی اعتمـاد در تحقـق و تقویـت سرمایه ی اجتماعی پرداخته اند، که بحث درباره ی چندوچون و راستی و ناراستی این تحلیل ها را به جـایی دیگر وامی گذاریم ؛ اما آنچه درصدد پرداختن به آن هستیم ، جایگاه اعتماد در قالب فیلم حاجی واشـنگتن است .
تکلیف برده -مردم - کـه روشـن اسـت ؛ او از حیـات سیاسـی و حـق آزادی ، اظهـارنظر و مشارکت در فعالیت های مؤثر اجتماعی محروم است ؛ اما در سوی دیگر این شوربختی گریبان گیر خواجه نیز خواهد بود؛ پرسش اینجاست : اگر برده تا این حد ضعیف اسـت ، قـدرت خواجـه چـه منزلتـی خواهـد داشت ؟ چنین است که حاجی در جایی از فیلم می گوید: «مملکـت را تعطیـل کنیـد دارالایتـام راه بیندازیـد درست تر است »؛ یعنی درواقع در این مکان - زمان رابطه ی دولت - ملت به معنای واقعی کلمه سالبه بـه انتفاع موضوع خواهد بود.
این فیلم در فضای سیاسی دهه شصت ایران ، یعنی زمانی که کشمکش هـای سیاسـی – اجتمـاعی فراوانی وجود دارد سعی می کند با آرام کردن فضا و به تبعید بردن نمایندگان جریانات عمـده سیاسـی – حاجی و مترجم - و درعین حال سخن گفتن از جانب رعیت غایب امکان نقد درونی گفتمان های سیاسـی معاصر خود را فراهم آورد."