چکیده:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوهها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر آثار ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوهها از دیرباز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی ، ادبی و اجتماعی ، آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار دادهاند؛ از جملة این دورهها عصر بنی احمر در اندلس ، یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم . هر کدام از این ناقدان تعریفی از شعر ارائه نموده و اصطلاحات خاصی در حوزة نقد به کار بردهاند و آثار مختلفی در این زمینه به جای گذاشته اند که بسیاری از آ نها دستخوش حوادث روزگار گشته و به دست ما نرسیده است . از نامدارترین ناقدان این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی ادیب سدة هشتم هجری، صاحب کتاب «رفع الحجب المستوره عن محاسن المقصوره» است که در آن به شرح قصیدة مقصورة حازم قرطاجنی ادیب و شاعر اندلسی سدة هفتم می پردازد. این کتاب افزون بر ارزش - های بلاغی ، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آنها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنة شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوهها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیدة مقصورة حازم قرطاجنی را در سه مقولة جایگاه لفظ و معنا، موازنة بین شعرا و سرقت های ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
Shoshtari is one of the famous poets at 7 th centuty in andolucia. His poem has different language and structure among other poems. also his poems have mystical meaning he told these mystical meaning in Zajal and Movashah with different structure and popular way wich people liked them.
He told these poems to people not to mystic people and gnosises. The main goal of this research is showing the innovations in mystical poem. Since first of all we show the Shoshtari،s location in arabic literature and then after telling his innovations in telling mystical meaning with popular and friendly way we will present the meaning of “Movashah” and “ Zajal” wich Shoshtari was one of their innovator and we will see the reflection of some samples in Movashahat and Zajals.
خلاصه ماشینی:
"از جملـة آنهـا برتری دادن حازم قرطاجنی بر دیگر شاعران است که در مورد او این چنین می گوید: «هنگامی - که در مقصورة حازم تأمل کردم دریافتم که انواع مختلفی از زیبایی ها در آن وجود دارد و فنون مختلف بیانی و فواید کلی علوم زبانی را در بر می گیرد، انواع واژگان غریب در آن یافـت مـی - شود، و به خاطر فواید و توصیفات و ضرب المثل های وارده، و اشاره بـه وقـایع و حـوادث و شیوههای بیانی ، به عنوان دیوان عرب شناخته می شود.
او در تایید این ادعای خود به بیت زیر از جریر استناد می کند: ودع أمامه حان منک رحیل إن الوداع لمن تحب قلیل معنی : با امامه وداع کن که هنگام کوچ است ، به درستی که جدایی از کسی که او را دوسـت می داری سخت و جانکاه است از دیگر موازنه های او، به سخنش دربارة عبدالله ابن خمیس می توان اشاره کرد که بـه گفتـة او کلمات و تعابیر مردمی را بی هیچ کاستی و تکلفی در شعر خـود آورده اسـت ؛ چنـانکـه در این خصوص می گوید: اگر شنفری و ثابت ابن جابر و تأبط شرا و السلیک بـن عمـرو و سـایر صعالیک می خواستند حالشان را به هنگام دزدی توصیف کنند نمی توانستند بهتـر از ایـن شـعر ابن خمیس بگویند (السنین ، ١٤٣٢: ٣٥١): و حراب بدو اذا استنبحوا أجابوا عواء و أموا النباحا معنی : جنگجویان بیابانگردی که چون ضرورتی پیش آید زوزه می کشند و پارس می کنند."