چکیده:
تعامل و برخورد زبان ها باهمدیگر پدیده ای است که قدمت آن به آغاز و پیدایش نخستین تمدن های انسانی می رسد. این تعامل و برخورد زبانی به خوبی از روابط و رفتار انسانی هر دوطرف خبر می دهد و نقش مرزها و فاصله های جغرافیایی را در ارتباط و تمدن انسانی کنار میزند و از بین می برد. یکی از بارزترین مصادیق این تعامل زبانی، وجود واژه های دخیل یک زبان بیگانه در زبان مادر است. با بررسی و استخراج این واژه ها به خوبی میتوان به ارتباط و پیوند ناگسستنی انسان های آن دوره پی برد.
این تعامل در دیوان ابن هانی به شکل واژه های فارسی نمود دارد و شکل و نوع کاربرد این واژه ها مبین این امر است که شاعر عمدتا این واژه های فارسی را به مانند مضامین شعری اش از شعرای عصر عباسی و عصر جاهلی اخذ کرده است و نشانگر نوعی تقلید در به کارگیری این واژگان است. از طرف دیگر، درصد بیشتر این واژه های دخیل به واژه های مربوط به طبیعت مانند گل ها و واژه های مربوط به بعد نظامی است. عمده واژه های فارسی دیوان ابن هانی عبارتند از: سربال، سنابک، الجمان، مسک، میادین، جهنم، عسکر، قباذ، بهرام گور، کسری، آل ساسان، گل نرجس و یاسمین، جلنار، البنفسج، سرادق، الابریز، النسیج الخسروانی، سوذنیق، تاج، صولجان، آنک.
در این پژوهش، سعی نگارنده درآن بوده که به بررسی واژه های فارسی دخیل در دیوان ابن هانی الاندلسی بپردازد. از این رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به ریشــه یابی این واژه ها پرداخته و بارمعنایی ای که در شـعر ابن هانی القا می کنند، تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"یا در بیت 20 قصیدة «هذا أمین الله»، بخش غزلی این قصیده، زودگذر بودن شب وصال را توصیف میکند، شبی که هلال ماه نیمیروشن و نیمی دیگر سیاه رنگ شده و شاعر این حال ماه را به حالت انسانی تشبیه کرده که تن پوش برتن کرده است: حتی بدت و البدر فی سربالها فکأنهاخیفانة صدراء ثم انتحی فیها الصدیع فأدبرت فکأنها وحشیة عفراء 1 (ابنهانی الأندلسی (1400هـ – 1980م)،دیوان:11) ترجمه: درحالی که ماه شب چهارده در میان لباسش بود، آشکار شد، گویا اسب سریع و سینه سفیدی بود که بهسرعت حرکت کرد، سپس سپیدة صبح به سمت او رفت و شب از ترس به مانند آهوی وحشی خاکستری رنگ، پشت کرد و گریخت.
محمدعلی شوشتری در کتاب خود با عنوان"فرهنگ واژههای فارس در زبان عربی"، این کلمه را با سین مضمومه ضبط کرده و به معنای پرندهای کوچک و سبزرنگ مانند طوطی میداند، برای رسایی مطلب نظر ایشان را مستقیما نقل میکنیم: "سوذنیق: شکل فارسی این کلمه، سوزک است که در برهان قاطع به معنی سبزقبا ضبط گردیده است.
واژه فارسی معنای واژه عنوان قصیده شماره صفحه شماره بیت طرخون ترخون (نوعی گیاه) أحلقه لهوات أم میادین؟ 377 18 دایة دایه (پرستار کودک) إنا و بکرا فی الوغی 43 29 هاوون هاون أحلقه لهوات أم میادین؟ 377 12 کیوان ستاره کیوان لاتبعدن عصابة شیعیة 373 56 سابور شاپور 1 تسلی المحب عن الحبیب 361 5 نتیجهگیری ابنهانی در بخشهای مختلف اشعارش، واژههای فارسی زیادی را بهکار میبرد؛ نوع بهکارگیری این واژگان به این شکل است که شاعر از مشتقات مختلف یک واژه فارسی، در دیوانش استفاده کردهاست؛ برای مثال، هم از واژة"سربال" استفاده کرده و هم از جمع آن، سرابیل."