چکیده:
در آموزش زبان دوم، فرایند فراگیری همیشه تحت تأثیر زبان اول و یا زبان مادری است. یعنی زبانآموز، ویژگیهای زبان اول را به زبان دوم تعمیم میدهد، این فرایند به ویژه در مراحل نخست زبانآموزی بیشتر رخ میدهد و در این مراحل زبانآموزان جملههایی را در زبان دوم تولید میکنند که در قواعد نحوی، صرفی، آوایی و معنایی از زبان اول تأثیر پذیرفتهاند. در این مقاله تأثیر ویژگی «ارگتیو» زبان تالشی که از ویژگیهای منحصربهفرد این زبان است و از این لحاظ با زبان فارسی تفاوتی آشکار دارد در فرایند فراگیری زبان فارسی به عنوان زبان دوم در دورۀ ابتدایی بررسی و تجزیه و تحلیل میشود، تا ازین رهگذر مشخص شود که زبانآموزان به تأثیر از این ویژگی زبان تالشی، چه جملاتی را در زبان فارسی به عنوان زبان دوم تولید میکنند. به عبارت دیگر تعمیم حالت ارگتیو از تالشی به فارسی باعث میشود بیشتر چه جملاتی در زبان فارسی تولید شود. از آن جایی که در حالت ارگتیو فعل جمله در زمان گذشته به جای فاعل، با مفعول مطابقت میکند پس باید زبانآموز جملههایی را در زبان فارسی تولید بکند که در آنها فعل با فاعل جمله مطابقت نداشته باشد. برای مثال جملهای مانند «آنها مرا زد» که در زبان فارسی از نظر نحوی نادرست است باید تحت تأثیر این ویژگی زبان تالشی تولید شده باشد. لذا در این مقاله نخست به گونهای مختصر ویژگی ارگتیو تالشی بررسی میشود. سپس دادههایی که از نوشتههای دانشآموزان دبستانی به دست آمده است و از این لحاظ مشکل دارند و به نظر میرسد دانشآموزان اینگونه جملهها را به تأثیر از ویژگی ارگتیو زبان تالشی، تولید کردهاند، بررسی میشود تا در آموزش زبان فارسی در حوزههای انتشار زبان تالشی، تصمیمهای درست و علمی در جهت آموزش دانشآموزان تالشی زبان و همچنین اصلاح منابع آموزشی فارسی گرفته شود.
خلاصه ماشینی:
"چند سال بعد لدو 4 گفتة فرایز را بهصورت زیر اصلاح و تکمیل کرد: «افراد تمایل دارند ساختها و معنیها و توزیع آنها را از زبان مادری و فرهنگ بومی به زبان و فرهنگ خارجی انتقال دهند» (لدو، 1957[1367:13،14]) Oranski Fries Contrastive analysis Lado به عقیده کریستال 1 (2003: 107) بررسی مقابلهای روشی برای بررسی و مطالعه زبان است که با زبانشناسی مقابلهای و شاخههای زبانشناسی کاربردی از جمله آموزش زبان خارجی و ترجمه مرتبط است.
توجه به جملههای بالا نشان میدهد که زبانآموزان تالشی زبان هنگام فراگیری زبان فارسی گاهی ویژگی زبان مادری خود را در زبان دوم به کار میگیرند، زبانآموزان در این مثالها چهارده بار جملههایی تولید کردهاند که تحت تأثیر زبان مادری زبان آموزان بوده است.
در این حالت فعل جمله که مهمترین بخش جمله است با فاعل از نظر شخص و شمار مطابقت نمیکند، بلکه با مفعول، مطابقت میکند و یا مفعول در حالت فعلی و فاعل در حالت مفعولی قرار دارد؛ بنابراین جملۀ «man ən gæp vut» «من این حرف را گفت» که فعل جمله شناسه، ندارد و فاعل جمله حالت مفعولی دارد؛ در این زبان، درست است، اما اینگونه عدم تطابق، در زبان فارسی نادرست میباشد و شکل درست آن در فارسی «من این حرف را گفتم» است از آنجاکه زبانآموزان بهویژه در مراحل نخست زبانآموزی، ویژگیهای زبان مادری را به زبان دوم که در حال فراگیری آن هستند، تعمیم میدهند."