چکیده:
فعالیت مبلغان مسیحی در ایران سابقهای بس طولانی دارد. از آنجا که مسیحیت در ذات خود آئینی تبلیغی است، کشیشان مسیحی اروپایی از همان سدههای نخستین شکلگیری نهاد کلیسا و با حمایت پاپ، تبلیغ و موعظه در میان ملل دیگر رامجدانه پیگیری کردند و طی اعصار مختلف از دوره صفویه به بعد سعی فراوانی نمودند تا فعالیتهای تبلیغی را با اهداف سیاسی و اقتصادی همراه کنند. از آنجاکه امپراطوری عثمانی حائل میان ایران و اروپا و در عین حال دشمن مشترک هر دو بود، لذا فعالیت کشیشان مسیحی اروپایی در راستای اهداف سیاسی مبارزه با عثمانی و پیگیری تبلیغ مسیحیت در ایران، روبه افزایش نهاد. براین عوامل باید به شرایط مساعد داخلی ایران، از جمله روحیه مهمان نوازی وسعه صدر ایرانیان در برخورد با ادیان دیگر اشاره کرد که شرایط مناسبی را برای حضور کشیشان مسیحی اروپایی در ایران فراهم نمود. ازمیان فرقههای متعدد مسیحی، پنج فرقه فعالیتهای تبلیغی و ماموریتهای سیاسی عمدهای را در ایران از عصر صفویه تا قاجار انجام دادند که عبارتند از فرقههای: کارملیت، دومینیکن، یسوعی، کاپوسن و آگوستین. از اواخر عصرصفوی سیاست عثمانی ستیزی سلاطین صفوی کاهش یافت و در نتیجه اقدامات کشیشان مسیحی با ناکامی مواجه گردید. این روند، به آرامی دردوره بعد از سقوط صفویه هم ادامه یافت. نقشههای بلندپروازانه مبلغان مسیحی برای تبلیغ در میان مسلمانان نه تنها موفقیتی در برنداشت بلکه باشکست مواجه گردید. جالب آنکه کشیشان مسیحی پس از سقوط صفویه موفقیت چندانی در جذب اقلیتهای مسیحی ایران از جمله ارامنه مسیحی، گرجیها، یهودیها و ... کسب نکردند. مهمتر آنکه اوضاع داخلی ایران در عصر جانشینان نادرشاه افشار سرشار از هرج و مرج و آشفتگی بود و فرصتی برای حضور موثر مبلغان مسیحی اروپایی در ایران باقی نمیگذاشت. کریم خان نیز در زمینه رونق حضور اروپاییان کوشید. اما دولتش مستعجل بود و آشوبهای داخلی و جدالهای متناوب جانشینان کریم خان باعث گردید تا فرقههای مختلف مسیحی اروپایی هر گونه تلاش دینی- سیاسی و اقتصادی را در ایران جایز ندانند و لذا شاهد رکود فعالیتهای آنان هستیم.
خلاصه ماشینی:
"سئوالاتی که این پژوهش به دنبال تحقیق وارائه پاسخی مستدل به آن است اینکـه آیـا مبلغان مسیحی اروپایی توانستند بر جامعۀ مسلمان ایران از لحاظ تبلیغ آئین مسیحیت تـأثیر بگذارند؟ آیا کشیشان مسیحی اروپایی در دوره های مختلف حضورشان در ایران توانستند بـر اقلیت های دینی مسیحی و غیرمسیحی ایران مؤثر واقع شوند و آنها را به آئین مسـیحیت از نوع کاتولیک درآورند؟ آیا پیوندی میان فعالیت های کشیشان مسیحی اروپایی و حضـور آنهـا در ایران با اهداف استعماری (سیاسـی و اقتصـادی) دول اروپـایی و از جملـه کمپـانیهـای اقتصادی اروپایی وجود دارد؟ دور بودن تحقیقات تاریخی از روشـهای نـوین پـژوهش و نیـز عدم دسترسی محققان و مورخان به منابع فراوان اما تقریبا غیرقابل دسترس در بایگانیهـای گوناگون کشورهای فرانسه ، انگلیس ، پرتغال ، هلند، ایتالیا و نیـز حجـم فـراوان نوشـته هـای کشیشان اروپایی، گذشته از زبان انگلیسی، به زبانهای دولتهای مقتدر آنزمان یعنی پرتغـالی، اسپانیایی، هلندی و پراکندگی برخی از این منابع در شبه قاره هند و سایر نواحی مسـتعمراتی اروپائیان کار پژوهش و بررسی فعالیت کشیشان اروپایی را بطرزی عالمانه و منسجم ، سخت دشوار نموده است .
کرنلیوس خطاب به مجمع مقدس تبشیر ایمان مینویسد: «از آنجا که بـه شـما اطـلاع داده ام و از ناخشنودی مردم به خصوص اشراف و بازرگانان از حکومت کریم خان ، مـیتـوان شورش قریب الوقوعی را پیش بینی کرد که از این مسائل میتوانید قضاوت کنید که آیا زمان مناسبی برای استقرار مجدد مذهب [مسیحیت ] و هیأت های مذهبی در ایـران مـیباشـد یـا نه ؟» (١١٨ :ibid) منابع و مأخذ الگود، سیریل ، (بیتا)، طب در دورة صفویه ، ترجمه محسن جاوید، تهران : انتشارات دانشگاه تهران ."