چکیده:
نقش دهقانان در دوره گذار از ساسانیان به خلافت اسلامی یکی از مهمترین رخداد های مربوط به تاریخ ایران در قرن اول هجری است. دهقانان در جامعه ساسانی، نجبای درجه دوم و طبقه ای از زمینداران کوچک محلی بودند که در مرتبه ای پائین تر از بزرگان وآزادان قرار می گرفتند. آنان در دوره انوشیروان طبقه قدرتمند و صاحب جایگاه ویژه ای بودند. با ورود اسلام به ایران و فرو ریختن شاهنشاهی ساسانی، ساختار اجتماعی آن نیز به تدریج دچار تحول و دگرگونی های بنیادین شد، اما موقعیت اجتماعی قسمتی از طبقات ساسانی، به دلیل قرار گرفتن در بخش اداری و دیوانی یا مناطق مشخص قلمرو جدید سرزمین های اسلامی، به وضع سابق خود باقی ماندند. دهقانان با از بین رفتن موقعیت سایر طبقات اجتماعی ساسانی تا قرنها بعد از ورود اسلام به ایران ،تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتند. سقوط ساسانیان و ورود اعراب مسلمان به ایران دهقانان را به تعامل با این نیروی جدید واداشت تا ضمن ایجاد پیوندهای نسبی و سببی متعدد با آنان، روش صلح جویانه ای را در پیش گرفته وجایگاه خود را حفظ نمایند. روش دهقانان در این تعامل، در مقایسه با روش های دیگر نیروهای حاضر در تحولات آغازین خلافت اسلامی نظیر موالی و شعوبیه از نظر شیوه های تداوم حیات اجتماعی و حفظ موقعیت قابل توجه بودند. این تحقیق در پی پاسخ به این سئوال است که نقش و جایگاه دهقانان در دوره گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی را تبیین نماید؟
The role of dehghans in the transition period from Sassanid to Islamic caliphate is one of the must important events of the history of Iran in the first century A.D .dehghans in the Sassanid society were considered second-class nobility and they were a class of small local landowners who stood lower in rank than the elders and the free in the anoishirvan era ، they were considered a power ful class and had a special place . with the arrival of Islam in Iran and Sassanian empire crumbling ،its social structure underwent a fundamemtal trans formation but the station of part of sasanid classes because of being located in the administrative and bureaucratic portion orin thespecified areas of the Islamic lands، remaind under their former condition with the loss of status of the other Sassanid castes dehghans survived politically socially and culturally .the fall of Sassani and the arrival of moslim Arabs in Iran made the dehghans who interact with this newforce so that while making multiple genealogical and causal links with them، they adopted peaceful method and maintained their position .the method of the dehghans in this interaction was notable in comparison with the other methods of the forces present in the early developments of the Islamic caliphate like Mawali shooubyh with respect to the methods of social of survival and maintaining the position. This research is seeking to find and answer to aqustion wich explains the role and staition of the dehghans in the period of transition from the Sassanid to the Islamic era
خلاصه ماشینی:
مقررات و مفاد صلحي که در منطقـه ي سـواد(عـراق )، بـين فاتحـان و سـاکنان صـورت گرفت ، الگوئي شد براي مصالحه هاي بعدي دهقانان و امراي محلي ايراني با اعراب در نـواحي داخلي و شرقي قلمرو ساساني که بـاانـدکي تفـاوت نـواحي مختلـف ايـران را ضـميمه قلمـرو خلافت اسلامي مي نمود.
دراين دورة گذار دهقانـان توسـط دو نيرو تحت فشار بودند:ازسويي بقاياي ساسانيان درپي جلب حمايت دهقانان بودنـد کـه اقـدام يزدگرد در گروگان نگاه داشتن فرزندان دهقانان کرمان و تلاش براي عزل ماهويه ازاين نـوع اقدامات است (ابن خلدون ،۱۳۷۵: ۵۳۸) ازسوي ديگر فاتحان اسلامي درپي جلب دهقانان بـه سوي خود بودنداقدامات خوش رفتارانه ي سـعدبن ابـي وقـاص بـا دهقانـان در فـتح سـوادو اسارت ۶۰ تن از فرزندان دهقانان توسط ابوموسي اشـعري (الـداوودي ،۱۴۲۷: ۱۹۴)گويـاي دو روش متفاوت فرماندهان عرب ، در راستاي تسليم و فشاربر دهقانان درهنگام گسترش قلمـرو وتثبيت حاکميت مسلمانان است .
دراين دوره اميدها نسبت بـه بازگـشت ساسانيان به فراموشي سپرده شدو با گسترش دامنه فتـوح مـسلمانان ، مـسأله کنـار آمـدن بـا تازيان وايجاد ارتباط سياسي با آنان هدف اکثر دهقانان در منطقه بين النهرين و نواحي داخلـي ايران (ابن اعثم ،۱۳۷۴: ۱۵۶)،گرديد اعراب هم کـه تمـام نيرويـشان صـرف جنـگ و فتـوح مي شد،براي اداره سرزمين هاي مفتوحه راهي به جز مصالحه وقبول حکومت محلي دهقانـان نداشتند.
انگيزه ي مهاجرت هاي قبايل عرب ، بعد از فتوح اسلامي علاوه برافزايش موج گـسترده ي نژاد سامي به سوي نواحي آبادان جهان ، نشانگر تحقق اين مهم بود که سرزميني بهترو جـايي مناسب تر براي زيستن آنان به دست آمده است .