چکیده:
صفویه با ایجاد حکومت مرکزی بسیار نیرومندی موفق به تغییرات زیادی در زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شد و همین تغییرات، پایه و اساسی شد که بر مبنای آن، صفویه قدرت خود را استقرار و استمرار بخشد. اگر چه در این دوره پیشرفتهای چشمگیری شاهدیم، ولیکن عواملی که تقریبا پیشینهای تاریخی بر حاکمیتهای ایرانی داشته، در این دوره نیز موجب شد که اقتصاد، شکوفایی و رونق خود را بیشتر از اتفاق موجود نمودار و استمرار نبخشد.نوشتار حاضر بر آن است تا با رویکردی نو به منابع عصر صفوی، آسیبها و موانع رشد و توسعه اقتصادی را در ایران این دوره شناسایی و بررسی نماید. هدف اصلی آن است که از یک سو، سبب ساز اصلی تداوم روند کند اقتصادی در ایران را که ساختاری کهن و بنیادی است و در مقاطعی صفویه را نیز شامل میشود، به چالش بکشد و از دیگر سو، بیان دارد که رکود اقتصادی نیز خود معلول عدم احساس نیاز جامعه ایران به تحول و دگرگونی در ساختار نظام سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی بوده است. نبود بستر فکری مناسب جهت تحول نظام سیاسی ـ اقتصادی، فقدان نهادهای سیاسی و اقتصادی مستقل از حکومت، جنگهای داخلی و خارجی، حوادث طبیعی، تأثیر استبداد، افزایش مالیاتها بر مردم، ناامنی راهها و کاهش تجارت خارجی و بیتوجهی به شبکه آبیاری و عمران کشور و مواردی از این دست، از جمله عواملی هستند که در این نوشتار به عنوان آسیبها و موانع رشد و توسعه بیشتر اقتصادی ایران عصر صفوی از آنها یاد شده است.
Safavids putting up an extremely powerful central government succeeded in making many changes in political، social and economic areas. Such changes became a foundation based on that they could establish their dynasty. Although the dynasty caused eye-catching improvements، some factors having penetrated the historic Iranian governments made them unable to make their breakthroughs in the economy of the period more durable. The present article، taking advantage of a new approach، is to investigate the economic harm and barriers to economic growth of Iran during Safavid dynasty. The main aim of this article is to; on one hand، challenge the primary cause of slow economic process of Iran، which has a historic basis and has affected Safavid dynasty in some areas and; on the other hand، reveal that economic downturn is itself the effect of Iran`s neutrality about political-social and economic development and changes. Lack of intellectual context in order to change the political-economic system، lack of political and economic institutions independent from the government، civil and international wars، natural disasters، the effect of autocracy، increasing taxes on people، unsecure roads and reduction of foreign trade as well as neglecting irrigation schemes and development projects and so forth are among the factors that are mentioned in this as harm and barriers to economic growth and breakthroughs of Iran during Safavid dynasty.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب برای دستیابی به نظریهای در باب آسیبهای اقتصاد ایران، راهی جز بررسی دقیق و موشکافانه شرایط و وضعیت داخلی ایران از مناسبات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نیز کنکاش در ارکان ساختار فرهنگی این کشور نیست.
علی رغم ثبات سیاسی، امنیت و آشنایی با کشورهای اروپایی که شاه عباس اول بنیان نهاد و در دوران جانشینان او تأثیر خود را بر جامعه حفظ کرده بود؛ غفلت و قصور در مردم داری و غلبه عیش و عشرت بر زمامداری، مشکلاتی برای اقتصاد کشور صفوی فراهم آورد.
اگرچه جنگهای فراوان ابتدای صفوی بر خلاف دوران قبل از آن که موجب رکود و بحرانهای مالی و سیاسی در کشور شده بود، برای سران و رهبران قبایل و نیز برای مریدان شاه سبب کسب ثروت فراوان گردید ولی اندیشه ثروت زایی به همراه نداشت و این ثروت بیشتر در جایگاه مصرفی مورد استفاده قرار میگرفت.
آمار خزائن شاه تهماسب و پادشاهان پس از عباس اول (رک: بدلیسی، 1377: 2/ 251 و شاردن، 1345: 8 / 362 و 294) نشان میدهد که کشور با کمبود بودجه مواجه نبوده است ولی طمع ورزی و مال اندوزی و مشکل عدم اندیشه بنیادین اقتصادی در این دوره سبب شده بود که اصلاحاتی فراگیر و اساسی در رفع بحرانهای کشور صورت نگیرد و حوادث، آتش زیر خاکستر شوند و تنها اعتقاد محکم دینی به پادشاه که وی را از سلاله رسول(ص)میدانستند مردم را راضی نگه دارد.