چکیده:
«باهم آیی ها» بخش عمدهای از همنشینی های واژگانی را تشکیل می دهند، اما تاکنون تعریف دقیق و روشنی برای آنها ارائه نشده است . منظور از باهم آیی ها همنشینی کلمات یا گروهی از کلمات است که میلی آشکار برای ظاهرشدن با هم دارند. دلیل عمدة اختصاص این تحقیق به پدیدة باهم آیی ها این است که این همنشینی ها برای کاربران غیربومی یک زبان، قابل فهم اما غیرقابل تولید هستند؛ به این ترتیب هدف اصلی این تحقیق ، روشن کردن پدیدة باهم آیی و معرفی شاخص های نحوی و معنایی به کاررفته در ساختار آن، با تکیه بر مولفه هایی است که در ساختار آن نقش دارند. این امر به کمک مقایسة دو پیکرة زبانی در فرانسه و فارسی میسر شده است .
خلاصه ماشینی:
تقسیم بندی نحوی باهم آیی ها با استناد به داده های مکتب واژهشناسی - فرهنگ نویسی ، باهم آیی ها در دو زبان فارسی و فرانسه در قالب ساختهای زیر تجلی می یابند: اسم + صفت / صفت + اسم : عشق افلاطونی ، Le royal amour اسم + اسم : غایت تنهایی / le comble de la solitude اسم + فعل / فعل + اسم : خطا کردن Commettre une erreur قید + فعل / فعل + قید: دیوانه وار فریاد زدن، Eprouver durement قید + صفت : عمیقا متأثر/ mument eProfonde البته در اینجا باید گفت تقریبا بیشتر افعال مرکب فارسی را می توان «باهم آیی » دانست ، زیرا این افعال با توجه به درجه پیوند میان دو جزء ترکیبی شان، به مثابه یک ترکیب قالبی شده عمل نمی کنند، چون اگر آنها را روی یک محور معنایی و نحوی قرار دهیم با طیف وسیعی مواجه خواهیم شد که در یکسوی آن جزء فعلی فعل مرکب با بیشترین درجة معنایی واژگانی خود به کاررفته ؛ به طوریکه در بیشتر موارد جزء غیرفعلی ، مفعول آن به شمار می آید، مثل «غذا خوردن» که در این صورت فعل مرکب قابلیت شکسته شدن به دو جزء خود را از طریق آوردن برخی عناصر زبانی نظیر «را» یا صفتی که برای توصیف جزء غیرفعلی به کاررفته ، دارد؛ غذا را خورد، غذایش را خورد، غذای خوبی خوردیم (٢٨٣: ٢٠٠٦ ,Lazard).