Abstract:
پس از اولین جنگ اعراب- اسرائیل در 1948، در سال 2014 نیز جنگ اینبار بین اسرائیل و گروههای فلسطینی آغاز شد. سال 2018 به عنوان آخرین جنگ اعراب- اسرائیل شمرده میشود؛ با این حال تاثیرات متعددی از قبیل نقض بازدارندگی کامل اسرائیل را به دنبال داشته است. این جنگ که به صورت نابرابر بین طرفین برقرار بوده است جزو جنگهای نامتقارن به حساب میآید. سوال اصلی مرتبط با موضوع این پژوهش آن است آیا اسرائیل در جنگ 2014، علی رغم دستیابی نسبی به اهدافش، به بازدارندگی کامل در برابر حملات نامتقارن گروههای فلسطینی توانسته دست یابد؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مورد نظر این است که اسرائیل در جنگ 2014 علیرغم دستیابی نسبی خود به اهدافش، در ایجاد بازدارندگی کامل در برابر حملات گروههای فلسطینی چندان موفق نبوده است. با توجه به ماهیت جنگ، نظریه جنگ نامتقارن را به عنوان چهارچوب نظری مقاله انتخاب کردیم. این پژوهش در محدوده مکانی اسرائیل و غزه و محدوده زمانی 51 روز (8ژوئیه-26 آگوست 2014) مورد تفحص قرار خواهد گرفت. همچنین بخش اول مقاله به صورت توصیفی- تبیینی و در بخش دوم به صورت تحلیلی نگاشته شده و منابع مورد نظر نیز براساس روش کتابخانهای- اینترنتی گردآوری شده است.
After the first Arab-Israeli war in 1948, in 2014, war broke out again between Israel and Palestinian groups. 2018 is considered to be the last Arab-Israeli war; However, it has had a number of implications, including a violation of Israel's complete deterrence. This war, which has been unequally waged between the two sides, is one of the asymmetric wars. The main question related to the subject of this study is whether Israel was able to achieve complete deterrence against asymmetric attacks by Palestinian groups in the 2014 war, despite the relative achievement of its goals? In answer to this question, the hypothesis is that Israel in the 2014 war, despite its relative achievement of its goals, was not very successful in creating a complete deterrent to attacks by Palestinian groups. Due to the nature of war, we chose the theory of asymmetric warfare as the theoretical framework of the article. The study will be conducted in the Israel-Gaza area and for a period of 51 days (July 8-August 26, 2014). Also, the first part of the article is descriptive-explanatory and the second part is analytical and the sources are collected based on the library-internet method.
Machine summary:
ســوال اصــلي مرتبط با موضــوع اين پژوهش آن اسـت آيا اسـرائيل در جنگ ٢٠١٤، علي رغم دسـتيابي نسـبي به اهدافش ، به بازدارندگي کامل در برابر حملات نامتقارن گروههاي فلسـطيني توانسـته دسـت يابد؟ در پاسـخ به اين سـوال ، فرضـيه مورد نظر اين اســت که اســرائيل در جنگ ٢٠١٤ عليرغم دســتيابي نســبي خود به اهدافش ، در ايجاد بازدارندگي کامل در برابر حملات گروه هاي فلسـطيني چندان موفق نبوده اسـت .
(٢٠١٤ ,Data Desk) بازيابي بازدارندگياسـرائيل به منظور حفاظت از شـهروندان اسـرائيلي، هدف قرار دادن شـاخه هاي نظامي حماس و جهاداســلامي و ايجاد مانع در برابر افزايش عمليات هاي اين دو گروه ، تضــعيف حماس به لحاظ سـياسـي و اقتصـادي، خنثيکردن سـامانه موشـکي داخل غزه ، کنترل منطقه به علت همسـايگي با سـوريه بحران زده و جلوگيري از گسـترش قدرت ايران از اهدافي اسـت که اسـرائيل در جنگ غزه دنبال مي کرد.
در مقابل قسـام با هدف قرار دادن عمق خاک جنوب اســرائيل با موشــک هاي بومي همچون اس ٥٥، جي٨٠ ، آر١٦٠ و ام ٧٥ (إعلام العســکري لکتائب الشــهيد عز الدين القســام ، ١٠ژوئيه ٢٠١٥) و اتخاذ شــيوه هاي جنگ نامنظم و چريکي همچون کمين نيروهـاي قســـام براي نيروهـاي کومـانـدويي دريـايي شـــابيـت (دنيـاالوطن ، ١٣ژوئيه ٢٠١٤)، از نقاط ضعف ارتش اسرائيل بهره برد.