Abstract:
تاریخگذاری حدیث از مباحث جدید در حدیثپژوهی معاصر است. شناخت شیوه خاورشناسان در تاریخگذاری و تحلیل میزان کارآمدی روشهای آنان ضروری مینماید؛ زیرا تایید یا ردّ نتایج آنها بدون آشنایی با سبک حدیثپژوهی غربی ممکن نخواهد بود. تاریخگذاری بر اساس تحلیل سند، یکی از این روشهای خاورشناسان در تاریخگذاری حدیث بهشمار میآید. نوشتار حاضر میکوشد احادیث «رفع عن امّتی» را بهعنوان نمونه تطبیقی، تاریخگذاری سندی نماید. انتخاب این روش و این دسته از احادیث به تصویر روشنتری از موضوع تاریخگذاری خواهد انجامید. ازاینرو پس از تبیین روش تاریخگذاری سندی، احادیث «رفع» در فریقین معرفی و احادیث «رفع عن امّتی» در منابع عامه بر اساس تحلیل سند تاریخگذاری میگردد.
Machine summary:
«تعداد اندک منابع و اتکای عمده ینبل بر تحفة الاشراف مزی» یکی از انتقادات محوری موتسکی بر کتاب ینبل است؛ به همین جهت افزون بر اسناد کتب سته - که بهعنوان «کتب رسمی» در نزد خاورشناسان شناختهمیشوند- اسناد حدیث از منابع «پیشرسمی» نیز به شبکه اسناد اضافه میشود تا بررسی شود آیا نتیجه تاریخگذاری تغییر مییابد یا خیر؟ منابع «پیشرسمی» زیر به شبکه اسناد افزوده شده است: مسند طیالسی (م204ق) مسند اسحاق بن راهویه(م238ق) مسند احمد بن حنبل (م241ق) در شبکه اسناد دوم (نمودار 2) با افزودهشدن اسناد جدید، وضعیت برخی از حلقههای مشترک بهبود پیدا میکند.
حال این سوال مطرح است: آیا این تغییرات تاثیری در جایگاه قتاده بهعنوان حلقۀ مشترک خواهد داشت؟ به تصویر صفحه مراجعه شودشبکه اسناد دوم نیز بر اساس دیدگاه ینبل فاقد شرط لازم برای حقیقی شمردن حلقۀ مشترک است؛ زیرا «تنها زمانی محقق در تحلیل خود در مورد یک CL به اطمینان دست مییابد که حلقۀ مشترک سه PCL قابل قبول یا بیشتر برای ارزیابی داشته باشد.
تعیین اینکه چه کسی دقیقا پدیدآورنده حدیث است، دشوار بهنظر میرسد؛ زیرا حلقۀ مشترک حقیقی در این حدیث وجود ندارد؛ اما میتوان این احتمال را مطرح کرد که پدیدآورنده را باید در میان شاگردان هشام جستجو کرد؛ زیرا در میان شاگردان قتاده تنها او دوPCL (وکیع و مسلم بن ابراهیم) دارد و احتمال اصالت تاریخی در این بخش از شبکه اسناد بیشتر است.