Abstract:
در این مقاله، نویسنده با روش اسنادی و با رویکرد جامعهشناسی تاریخی به بررسی تحولات اخیر مصر میپردازد. تیم مکدانیل مبدع نظریه نوسازی خودکامانه، بر آن است که نوسازی در جوامع استبدادی تناقضهایی میآفریند که از جمله میتوان به شکلگیری نیروهای جدیدی در جوامع سنتی- استبدادی اشاره کرد که خواستهای جدیدی را در برابر دولت خودکامه مطرح میسازند. بخش عمده این نیروها، نیروهای طبقه متوسط نوین هستند که پایگاه شهری دارند. ازآنجاکه دولت خودکامه با دست زدن به نوسازی از بالا متحدان سنتی حکومت (مانند طبقات زمیندار) را نابود میسازد، آسیبپذیری آن در برابر پدیده انقلاب افزایش مییابد. بررسیها نشان میدهد، با توجه به شباهتهای رهیافتهای نوسازی در این سه جامعه، تناقضهای ناشی از نوسازی خودکامانه یکی از عوامل تحولات مصر نیز بوده است. گسترش طبقه متوسط نوین، تقویت جامعه مدنی، شکلگیری خواستهای مدرن از قبیل آزادیخواهی، مشارکت سیاسی وغیره از نتایج نوسازی در حوزه اجتماعی است، در حالی که حکومتهای خودکامه توان پاسخگویی به لوازم جامعه مدرن را ندارند و از این رو، نتیجه نهایی تناقضهای نوسازی خودکامانه، افزایش آسیبپذیری آنها در برابر انقلاب خواهد بود.
In this essay، I will study the Egyptian upheavals based on a documentary approach. Based on the autocratic modernization theory initiated by Tim McDaniel، modernization in autocratic societies makes conflicts including modern forces in traditional-autocratic societies that put new demands against the government. Middle class groups are among the major elements that have basically urban origin. Vulnerability of autocracies against revolution increases because the autocrat destroys the government traditional alliances، by implementing modernization from above. In my opinion، it has been one of the most important causes of Egyptian revolution regarding analogies of modernization policies implemented in these societies. Expansion of Modern middle class، civil society، and formation of modern demands like freedom، political participation etc، are among the results of social modernization although autocracies cannot adapt themselves with modern society requirements. So final consequence of autocratic modernization contradictions will be increasing of this type of reigning against revolution.
Machine summary:
"برخی از این حکومت ها مانند حکومت های نظامی در مصر از عبدالناصر تا مبارک تلاشهایی نیز برای توسعه و مدرنسازی کشور با پیروی از الگوهای غربی انجام دادند که موجب شباهت آنها به تلاشهای حکومت هایی مانند پهلوی دوم ایران یا تزار نیکلای دوم روسیه می شود که پیامدهای خاصی را برای جامعه و سیاست در این کشورها به همراه آورد که از جمله مهم ترین آنها تضعیف مبانی سنتی اقتدار حکومت و آسیب پذیری آنها در برابر انقلاب بود.
بر اساس نظریه مکدانیل ، نوسازی خودکامانه مانع توسعه عقلانی دستگاهها و ابزارهای دولتی شد، شکافی عظیم بین دولت و گروههای جامعه مدنی پدید آورد و نخبگان و توانایی آنان برای راهبری دیگر گروههای اجتماعی را تضعیف کرد، همچنین موجد شکل گیری گروههایی شد که تصور می کردند تنها راه ایجاد شرایط بهتر اجتماعی ، دگرگونی تمام عیار اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی است ؛ نوسازی خودکامانه دقیقا سلطه گروههای مخالفی را تقویت کرد که تندروترین دیدگاه ها را نسبت به تغییر اجتماعی داشتند؛ گروههایی مانند دموکرات های اجتماعی چپ گرا ( بلشویکها در روسیه ) و اسلامگرایان ایرانی از جمله آنها بودند.
ائتلاف انقلاب در مصر بر خلاف بسیاری انقلابهای دیگر که مشخصه آنها وقوع ائتلافهای بزرگ در بین جناحهای نخبه رقیب و یا ائتلاف بخشی از نیروهای مسلح با جنبش تودهای رقیب برای براندازی رژیم حاکم بوده است ، در انقلاب مصر نیروهای انقلابی حاصل ائتلاف بین طبقات متوسط و پایین جامعه بود که عموما پایگاه شهری داشتند ولی نخبگان اقتصادی یا نظامی را در برنمی گرفت ؛ درواقع ، در انقلاب ٢٠١١ مصر طبقه متوسط شهری در نقش مهم ترین عاملان اجتماعی انقلاب ظاهر شدند ;٢٠١٣ ,Diwan ;٢٠١٣ ,Beissinger, et al) (٢٠١٢ ,Xiaoqi ;٢٠١٣ ,Sparre."